نه همین عشق سر و تن دل و از جویای تبریزی غزل 606

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

نه همین عشق سر و تن دل و جان را هم خورد

1 نه همین عشق سر و تن دل و جان را هم خورد لخت لخت جگر شیردلان را هم خورد

2 آن ستمکار که پرمایهٔ بخل است دلش نه همین نان ستم غصهٔ آن را هم خورد

3 مار زلفش را نمی دانم چه افسون می کند مشک را در نافهٔ آهوی چین خون می کند

4 بسکه با خاک گلستان است استعداد فیض سرو را یک مصرع برجسته موزون می کند

عکس نوشته
کامنت
comment