-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشد درست به هندوستان شکستهٔ ما نماز بود در او، کار دست بستهٔ ما
2 جدا شدیم ز همصحبتان، خوش آن روزی که بود دستهٔ گل را حسد به دستهٔ ما
3 به خانه نیست که بتوان نمودنش به طبیب درون سینه بود همچو میوه خستهٔ ما
4 فغان که از پی ساغر کشیدن یاران بساط سبزه بود شیشهٔ شکستهٔ ما
5 سلیم کاسهٔ چوبین به سوی میکده بر که تحفه است در آنجا شکسته بستهٔ ما