- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه تنها گل گریبان چاک بازار است از دستت که در جیب چمن صد پیرهن خار است از دستت
2 ز تاراج بهاران مست و رنگین جلوه می آیی حنا نبود، که جوشان خون گلزار است از دستت
3 ید بیضا که می زد پنجه با خورشید در دعوی به رنگ آستین امروز، بیکار است از دستت
4 فرو برده ست بیدادت به نوعی پنجه در خونم که هر مو بر تنم انگشت زنهار است از دستت
5 حزین را گر تسلّی نامه ات ننواخت معذوری ز حیرت خامه را کی پای رفتار است از دستت؟