- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه در کوه این صدا از تیشهٔ فرهاد میخیزد ز سنگ و آهن از درد دلش فریاد میخیزد
2 خیال عارض و بالای تو تا بستهام با خود ز باغ خاطرم گل میدمد شمشاد میخیزد
3 به گلگشت چمن چون مینشینی بر سر سبزه به تعظیم قدت سرو از زمین آزاد میخیزد
4 ز تو نالم نه زان غمزه چو خونم بیگنه ریزد هلاک صید نی از خنجر از صیاد میخیزد
5 مجو افسانه درد از دلی کز غم نشد رخنه نفیر چغد کی از خانه آباد میخیزد
6 چو میآید ز تیغت بر اسیری زخم بیرحمی ز جان هر اسیر آواز رحمت باد میخیزد
7 غزل را از غم عشق بتان ده چاشنی جامی سرود دردناک از سینه ناشاد میخیزد