-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سری نیست که از زلف بتی سودا نیست در دلی نیست که از عشق گلی غوغا نیست
2 گو بمجنون بعبث ربع و دمن میگردی نیست دشتی که در او خیمه ای از لیلا نیست
3 بوی سنبل چکنم زآن خم مو نافه بیار سنبل باغ چو آنزلف دو تا بویا نیست
4 در کدامین صدفت جا بود ای در یتیم دیده ای نیست که اندر طلبت دریا نیست
5 زآن بناگوش و گریبان دم از اعجاز بزن معجز موسوی الا به ید بیضا نیست
6 تو فرشته سیر و حور لقا در نظری نتوان گفت بدنیا ملک و حورا نیست
7 خیزد از ساغر و مینای می اسباب معاش کار با ساغر ماه فلک مینا نیست
8 چه کلیسا و چه مسجد چه کنشت و چه حرم هیچ کوئی نبود کز تو در او غوغا نیست
9 مظهر جلوه حق وعلی اعلائی که تو را غیر پیمبر بجهان همتا نیست
10 هر که سودای بتی دارد و پخته هوسی سر آشفته ما را بجز این سودا نیست