پیری نشد خزان گل شاخسار از سلیم تهرانی غزل 14

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

پیری نشد خزان گل شاخسار ما

1 پیری نشد خزان گل شاخسار ما موی سفید ماست چو عنبر بهار ما

2 خواهد به کار آمد اگر خاک هم شویم افلاک را چو شیشه ی ساعت غبار ما

3 مردیم و گفتگوی بزرگانه کم نشد آید صدای کوه ز سنگ مزار ما

4 گرمی ندیده ایم به عمر خود از کسی جام شراب ما بود آب خمار ما

5 خویشی ست در میانه ی ما و گل دورنگ یک پشت می رسد به خزان نوبهار ما

6 افلاک و انجمند به کاری، ولی سلیم کاری نمی کنند که آید به کار ما

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر