نور ولایت تویی، شاه سلام از قاسم انوار غزل 412

1 نور ولایت تویی، شاه سلام علیک شمع هدایت تویی، شاه سلام علیک

2 معدن احسان تویی، مظهر عرفان تویی کاشف قران تویی، شاه سلام علیک

3 جام مصفا تویی، شاه، معلا تویی مقصد اقصا تویی، شاه سلام علیک

4 صدر ولایت پناه، بنده روی تو ماه خصم ترا روسیاه، شاه سلام علیک

5 حضرت حق را ودود، مالک ملک شهود قامع گبر و جهود، شاه سلام علیک

6 آیت محکم تویی، اعلم و احکم تویی جام تویی، جم تویی، شاه سلام علیک

7 عید تو، نوروز تو، طالع فیروز تو ماه دل افروز تو، شاه سلام علیک

8 با همه انبیا، آمده ای در خفا ظاهر با مصطفی، شاه سلام علیک

9 «لحمک لحمی » نبی، گفت ترا، ای ولی سرور مردان علی، شاه سلام علیک

10 درج در «لافتی »، برج مه «هل اتی » «انت ولی الوری »، شاه سلام علیک

11 سر ولایت تویی، حسن و ملاحت تویی غایت غایت تویی، شاه سلام علیک

12 باب شبیر و شبر، خسرو والا گهر مرشد اهل هنر، شاه سلام علیک

13 حیدر و صفدر تویی، ساقی کوثر تویی خواجه قنبر تویی، شاه سلام علیک

14 پشت و پناه امم، در همه عالم علم از همه رو محترم، شاه سلام علیک

15 قاسم مسکین تو، بر ره و بر دین تو بنده تمکین تو، شاه سلام علیک