- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غیر بدگویی اگر خصم پرآشوب نداشت چه کند، دسترسی بر سخن خوب نداشت
2 استخوانهای من از سنگ ملامت به همای داشت چندان سخن از درد که مکتوب نداشت
3 گاه می داد به دست من دیوانه گلی یاد آن روز که دربان چمن چوب نداشت
4 تن یوسف ز کجا، پیرهن تن ز کجا گرگ ذوقی ز بغل گیری یعقوب نداشت
5 سربسر پرده نشینان چمن را دیدیم چون تو ای تاک کسی دختر محجوب نداشت
6 به دل آزردنم افتاده جهانی در پوست این قدر کرم، تن خسته ی ایوب نداشت
7 هر که برخاست، نهد برسر من پای، سلیم خانهٔ نقش قدم این همه سرکوب نداشت