نوبهاران به قدح آب طربناک انداز
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
1 نوبهاران به قدح آب طربناک انداز ابرسان غلغله در گنبد افلاک انداز
2 چند از دور فلک چون کره سرگردانی فتنه از دور قدح در کره خاک انداز
3 پاک بازی اگر از ایزد پاکت هوس است چشم بر عارض پاک از نظر پاک انداز
4 تنم افسرده شد از زهد ریایی ای عشق برق آهی سوی این خرمن خاشاک انداز
5 مست تا کی فکند رخنه بدین ها یا رب رحمی اندر دل آن کافر بی باک انداز
6 یا رب این زاهد خودبین که نشد قابل فیض عکسی از جام در آئینه ادراک انداز
7 گل صد برگ جمال تو که صد لمعه دروست پرتو آن همه در این دل صد چاک انداز
8 فانی از جرعه حافظ شده مست ای ساقی «خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز!»