نه همین عشق تو آمد پی از آشفتهٔ شیرازی غزل 678

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

نه همین عشق تو آمد پی تسخیر دلم

1 نه همین عشق تو آمد پی تسخیر دلم که بود مهر تو آمیخته در آب و گلم

2 جان طلب میکند آن شوخ زن بهر نثار نیم جانیست مرا در کف و زین هم خجلم

3 وعده قتلم بمن داد رقیبانرا کشت بارها هست بدل زآن بت پیمان گسلم

4 خون من چیست که آید بقلم در صف حشر که زناقابلی خویش بسی منفعلم

5 خرقه و سبحه و سجاده بمیخانه برم تا کند پیر خرابات زعصیان بهلم

6 لاجرم ابر سیه گردد و طوفان آرد اشک و آهی که برآمیخت بهم متصلم

7 نروم جانت سینا پی دیدار که دوش کرد نور علی آشفته تجلی بدلم

عکس نوشته
کامنت
comment