نه چرخ دیده نه سیاره از عمادالدین نسیمی غزل 217

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

نه چرخ دیده نه سیاره از بدایت حسن

1 نه چرخ دیده نه سیاره از بدایت حسن ملک صفت بشری چون تو در نهایت حسن

2 چه صورتی! چه جمالی! علیک عین الله کمال حسن همین است و حد غایت حسن

3 از آفتاب جمالت زوال بادا دور کز او به اوج رسید آفتاب رایت حسن

4 ز خسروان ملاحت تویی بعون الله شهنشهی که بر او ختم شد ولایت حسن

5 مرا ز دانش و عقل این قدر کفایت بس که تابع سخن عشقم و کفایت حسن

6 رخ چو ماه تو است آن که هست در شأنش نزول سوره لطف و در او روایت حسن

7 کجا برم من بیدل ز جور خوبان داد که خوبرو همه جا هست در حمایت حسن

8 خرد به توبه مرا ره نمود و عشق به حسن زهی ضلالت عقل و زهی هدایت حسن

9 ملولم از دم واعظ، کجاست اهل دلی؟ که همچو گل ورقی خواند از روایت حسن

10 ز عشق مست شوی چون نسیمی ای زاهد! اگر به سمع رضا بشنوی حکایت حسن

عکس نوشته
کامنت
comment