- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه ز آب و گلت ای نخل جوان ساختهاند که سراپای تو از روح روان ساختهاند
2 بر لب چشمه چشمم به تفرج به نشین کآب این چشمه برای تو روان ساختهاند
3 من کجا صبر کجا بیتو که درد و غم هجر دل و جانم تهی از تاب و توان ساختهاند
4 پیرم وز این طلبم وصل جوانان کین قوم داده یک بوسه و صد پیر جوان ساختهاند
5 غمزهات رهزن خلقست چه طفلی که ترا آفت جان دل پیر و جوان ساختهاند
6 بگذر از کعبه و بتخانه که در وادی عشق این دو را سنگ ره راهروان ساختهاند
7 من و میخانه که صدمرتبه اهلش مشتاق گشتهام پیر و بجامیم جوان ساختهاند