- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه شکیب توبه از می، نه ادب ز ما به مستی که به چین زلف ساقی بکنم دراز دستی
2 چو کشی ز ناز لشکر، تو بگو فدای من شو که گران نمی فروشد، به تو کس متاع هستی
3 چه عقوبت است یا رب، من عافیت گزین را نه گمان زود مردن، نه امید تندرستی
4 همه نقد جنس ایمان، به تو بر فشاندم اکنون تو و ننگ آن بضاعت، من و عیش و تنگدستی
5 ره طاعت تو یا رب، که رود چنانکه شاید چو نیاید از برهمن، به سزا صنم پرستی
6 گلهٔ نیامدن ها، گل وعده هاست، ور نه به همین خوش است عرفی، که تو نامه ای فرستی