- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به دردت داروی دردم نباشد ز دردت جز رخی زردم نباشد
2 ز روی لطف خود دریاب ما را که گر جویی دگر گردم نباشد
3 به میدان وفا و عشق بازی کسی دیگر هماوردم نباشد
4 فراق روی تو ای نور دیده به جان تو که در خوردم نباشد
5 مرا بگرفت دم در درد هجران تحمّل بیش از این دردم نباشد
6 به غیر از وصل روح افزایت ای جان تو دانی داروی دردم نباشد
7 بده کام دلم یک دم ز وصلت که تا درد سرت هر دم نباشد
8 جگر گر هست ما را در غم عشق بگو تا چون دم سردم نباشد
9 مسلمانان مرا جز سینه ی ریش از آن ماه جهان گردم نباشد