- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از تو کس زمزمه ی مهر و وفا نشنیده است بلکه گوش تو همین زمزمه ها نشنیده است
2 باورم نیست که همسایه ی حسن است و هنوز چستی و دل بردن آن غمزه حیا نشنیده است
3 جذبه ی شوق نسیم تو رساند به مشام ور نه کس بوی تو از باد صبا نشنیده است
4 غم دل آتش دل سوختگان است، فغان که طرب آمده، آوازه ی ما نشنیده است
5 عزتم بین که بر آرنده ی حاجات هنوز از لبم نام تو هنگام دعا نشنیده است
6 بد گمان گر شده باشم، مشو رنجه، که کسی مهربان، شوخ ستمکاره نما، نشنیده است
7 برد از صومعه وز دیر مغان چون عرفی که در آن روضه کسی بوی وفا نشنیده است