1 کس نتواند ز بد رهانید مرا زیرا ثقت الملک برانید مرا
2 از رنج عدو باز رهانید مرا وز خاک بر آسمان رسانید مرا
3 ای دوست به امید خیالت هر شب این دیده گرینده نخسبد ز طرب
4 در خواب همت ببیند ای نوشین لب بی روزی تر ز من که باشد یارب
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 دوش در روی گنبد خضرا مانده بود این دو چشم من عمدا
2 لون انفاس داشت پشت زمین رنگ زنگار داشت روی هوا
1 تا بقا مایه نما باشد ثقت الملک را بقا باشد
2 طاهر آن آفتاب کز نورش آفتاب فلک سها باشد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **