- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی کز رشک نتواند که روزی با منت بیند چه خواهد کرد اگر شب دست من در گردنت بیند؟!
2 شهید عشق، وقتی دامنت گیرد، که در محشر نشانی جز نشان خون خود بر دامنت بیند
3 چه میپرسی زمن، کز دوست ای همدم چها دیدی؟! الهی آنچه من از دوست دیدم، دشمنت بیند!
4 ندارد دیده هر دم تاب دیدارت، مگر گاهی چو ماه از گوشه ی بام و، چو مهر از روزنت بیند!
5 به تن پیراهن صبرم قبا شد، دیده ام تا کی چو گل با هر خس و خاری بیک پیراهنت بیند؟!
6 هزارت بلبل خوش نغمه هست و، آذر از غیرت نمیخواهد به جز خود بلبلی در گلشنت بیند