- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خورم غیر سودای سر زلفش نباشد در سرم
2 در زمین از چشم من هر سو روان شد جوی آب برامید آنکه از سرو بلندش برخورم
3 مرغ روحم از بدن اندر هوای وصل او چون روانی میرود شاید ز هجران بگذرم
4 همچو غواصان فرو رفتم ببحر عشق او جز در دردش نیامد هیچ گوهر در برم
5 در هوای محنت عشقش روان در هر دمی صد هزاران در و گوهر از دو دیده بشمرم
6 در حساب عاشقانش کی درآیم در شمار کز سگان کوی او پیش سکانش کمترم
7 پایه قدرم اسیری بگذرد از نه فلک نوربخش ما چو باشد در دو عالم رهبرم