-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه هیچ خلقم از اندوه یار میپرسد نه یارم از ستم روزگار میپرسد
2 کس از غم دل این بیقرار برنرسد ولی همیشه غمم برقرار میپرسد
3 کسی دگر متعاقب چو تب نمیدانم که گرم گرم مرا زار زار میپرسد
4 وگر کسی به ملامت زبان کشد در من به طنز گهگهم استادوار میپرسد
5 مگر به مزد ملامت خلاص خواهد داد محاسبم چو به روزِ شمار میپرسد
6 نهان خلق نمیپرسدم حبیب ولی رقیبم از همه شهر آشکار میپرسد
7 مثال عاشق و افسرده هم چنان باشد که شرح غرقه کسی بر کنار میپرسد
8 نزاریا به شکایت زبان دراز مکن ترا کسی به چه موجب چه کار میپرسد
9 برین بسنده کن [ار از رهت] نیاید دوست خیال هر نفست چند بار میپرسد