- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی خبری گر به هوش باز نیاید هیچ خلل در جهانِ راز نیاید
2 معترفم معترف که عقل ندارم عقل پرستی و عشق باز نیاید
3 عقل به یاسایِ عشق زهره ندارد هیچ کبوتر به پیشِ باز نیاید
4 سوخته داند نیازمندیِ عشّاق آن که فسرده ست ازو نیاز نیاید
5 آتش اگر در وجودِ شمع نیفتد مومِ بیفسرده در گداز نیاید
6 از منِ بیدار دیده پرس اگر امشب بر دلِ کوته نظر دراز نیاید
7 کافرم از بُت ببیند ابرویِ جفتش پیشِ وی از طاق در نماز نیاید
8 عیب کنند ار بنالد از تو نزاری کیست کش از دل نواز ناز نیاید
9 دل به کسی داده ام که جان نبرم زو خود به ازین جان به کار باز نیاید