-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بینیازی تو و ما بهر نیاز آمدهایم رفته بودیم ز کوی تو و باز آمدهایم
2 روی دل در طرف زاویهٔ تحقیق است ما بر این رو[ی] نه بر وجه مجاز آمدهایم
3 دوش الطاف تو چون بندهنوازی میکرد گفت: باز آی که ما بندهنواز آمدهایم
4 بیجواز خط تو رفتن ما ممکن نیست رُقعهای ده که به امید جواز آمدهایم
5 تا مگر سرو قدت سایه کشد بر سر ما سر قدم ساخته از راه دراز آمدهایم
6 بسته احرام ره کعبه اقبال شما به صفا سعی نموده به حجاز آمدهایم
7 طاق ابروی تو پیوسته مرا در نظرست نظری کن که به محراب نماز آمدهایم
8 مگذاریم به داغ از تو [چو] شمع از سر سوز غالب آن است که با سوز و گذاز آمدهایم
9 تا که محمود شود عاقبتت ابن حسام جان فدا کرده به دیدار ایاز آمدهایم