جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

هر قدر غم بیند از گردون از جویای تبریزی غزل 747

غزل 747 ام از 1266 غزلیات

هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش

1 هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش غنچه سانم دل پر از خون باشد و لبها خموش

2 چشم اگر پوشی رود در خلوت آرام دل موج چون ماند از تپیدن می شود دریا خموش

3 کی تواند مظهر درد تو شد هر سینه ای در دلم آتش فروزان است و در خارا خموش

4 نسبت به دردم ز مجنون است با فرهاد بیش نالد از فریاد ما کوه و بود صحرا خموش

5 مرد را زیباست جویا عشق نه اظهار عشق دل در افغان است گو باشد زبان ما خموش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش

شاعر شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش چه کسی است ؟

شاعر شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش جویای تبریزی می باشد.

شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش چیست ؟

قالب شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش غزل است

مضمون اصلی شعر هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر