جامی

جامی

جامی
جامی

نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت از جامی غزل 110

غزل 110 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت

1 نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت که دگر به خانه رفتن کنم آرزو ز کویت

2 به هوای رنگ و بویت چه روم به طوف بستان نه شکوفه راست رنگت نه بنفشه راست بویت

3 نه خوش آید از نکورو که بود به جور بدخو بگذار خوی بد را که عجب نکوست رویت

4 نرسم به اوج وصل تو به پا زهی سعادت که چو مرغ پربرآرم به هوای جست و جویت

5 مکشاد کوب چوگان کف نازکت همین بس که فتد میان میدان سرمن به سان گویت

6 ز غمت شدم خیالی و بدین خیال شادم که خیال وار گاهی گذرم نهفته سویت

7 ز غزلسرایی خود نبود مراد جامی بجز اینکه روزگارش گذرد به گفت و گویت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت

شاعر شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت چه کسی است ؟

شاعر شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت جامی می باشد.

شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت چیست ؟

قالب شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت غزل است

مضمون اصلی شعر نه چنان گرفت خانه به دل من آرزویت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.