-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه به ز شیوهٔ مستان طریق ورائی هست نه به ز کوی مغان گوشهای و جائی هست
2 دلم به میکده زان میکشد که رندان را کدورتی نه و با یکدیگر صفائی هست
3 ز کنج صومعه از بهر آن گریزانم که در حوالی آن بوریا ریائی هست
4 گرت به دیر مغان ره دهند از آن مگذر قدم بنه که در آن کوچه آشنائی هست
5 فراغ از دل درویش جو که مستغنی است ز هرکجا که امیری و پادشاهی هست
6 به عیش کوش و مپندار همچو نااهلان که عمر را عوض و وقت را قضائی هست