- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه بر هرخان و خاقان میبرم رشک نه بر هر میر و سلطان میبرم رشک
2 نه دارم چشم بر گنجور و دستور نه بر گنج فراوان میبرم رشک
3 نه میاندیشم از دوزخ به یک جو نه بر فردوس و رضوان میبرم رشک
4 نه بر هر باغ و بستان مینهم دل نه بر هر قصر و ایوان میبرم رشک
5 ز من چرخ کهن بستد جوانی بر آن ایام و دوران میبرم رشک
6 چو رنج دیگرم بر پیری افزود به حال هرکسی زان میبرم رشک
7 چو دردم میشود افزون در آن حال بر آن کو میدهد جان میبرم رشک
8 عبید از درد مینالد شب و روز بر آن کو یافت درمان میبرم رشک