نه دل بدست یاری نه سر بزیر از نشاط اصفهانی غزل 277

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

نه دل بدست یاری نه سر بزیر باری

1 نه دل بدست یاری نه سر بزیر باری آسوده بایدم زیست یکچند بر کناری

2 خرم بروز گاران از دوستان بخشمی خرسند در بهاران از بوستان بخاری

3 آیینه ی دل ما دیریست تا ندیدست از دوستان صفایی وز دشمنان غباری

4 یاران بطاعت امید دارند و ما بر امید نومید بر نگشتست زین در امیدواری

5 از من برید و با دوست پیوست دل که نیکوست خصمی جدا ز خصمی، یاری قرین یاری

6 بیهوده روزگاری بردی بسر نشاطا تا چند وقت خود را ضایع همی گذاری

7 یا بازویی که زخمی کاری زند طلب کن یا مرهمی که سودی بخشد بزخم کاری

عکس نوشته
کامنت
comment