حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

نبود خطری در ره بی پا و سران از حزین لاهیجی غزل 332

غزل 332 ام از 1771 غزلیات

نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ

1 نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ رهزن نزند قافلهٔ ریگ روان هیچ

2 حشمان تو مست می نازند، مبادا قسمت نرسانند به خونین جگران هیچ

3 بر هم زن دلها نشود موی میانت پا گر نگذارد سر زلفت به میان هیچ

4 درماندهٔ سامان تهی دستی خویشم دردا که نگیرند ز عاشق دل و جان هیچ

5 گر جوهر خوی تو فتادهست ستمگر با ما ز چه رو جور و جفا با دگران هیچ؟

6 نه رسم سلامی نه کلامی، نه پیامی دل را خبری نیست از آن غنچه دهان هیچ

7 ناکامی وکام تو حزین ، نقش بر آب است امید نبندی به جهان گذران هیچ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ

شاعر شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ چه کسی است ؟

شاعر شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ حزین لاهیجی می باشد.

شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ چیست ؟

قالب شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ غزل است

مضمون اصلی شعر نبود خطری در ره بی پا و سران هیچ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر