-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ابر نیسان سایه بان بر طارم گردون زده ست لاله چتر لعل بر فرش زمردگون زده ست
2 شاهد رعناست لاله کرده گلگون پیرهن یا دم قتل محبان دامن اندر خون زده ست
3 نی خطا گفتم ز زیر خاک بعد از مدتی آتش داغ شهیدانش علم بیرون زده ست
4 کرده یاقوتی طبقها را ز زر ناب پر گوییا ضحاک گل بر گنج افریدون زده ست
5 بر حریر نیلگون آب حیرانم که باد صد هزاران آژده بی دست و سوزن چون زده ست
6 گر چه عکس سبزه در جو زنگ بر آیینه است زنگ غم را صیقل از صد خاطر محزون زده ست
7 بهر تاب خور فکند امروز بر سرهای شاخ شب شکوفه چادری کز قرص مه صابون زده ست
8 چون رسد بر لاله ژاله آیدم زان سنگ باد کز تکلف لیلیش بر کاسه مجنون زده ست
9 گفته جامی بود سنجیده در میزان لطف حاسد ار طعنی زده ست از طبع ناموزون زده ست