بلبل بوقت صبح بدرگاه کبریا از قاسم انوار غزل 7

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

بلبل بوقت صبح بدرگاه کبریا

1 بلبل بوقت صبح بدرگاه کبریا فریاد عشق زد که: منم عاشق خدا

2 زار و نزار و شیوه تجرید همرهست در حال من نگر ز سر لطف، ربنا

3 مجروح و خسته ایم، بما مرهمی فرست چون مرهمی رسید صفا در پی صفا

4 آواره بود دل ز غم عشق در جهان چون روی تو بدید«لقد سرمن رآ»

5 یاد تو روح ماست جمالت فتوح ماست ما با تو بوده ایم درین دیر سالها

6 واقف شوی و غیب نماند بهیچ حال گر تو علی وقتی از سر«لافتا»

7 ای مدعی، ز حالت قاسم سخن مپرس غرقیم در وصال و فناییم در فنا

عکس نوشته
کامنت
comment