نی چو بنالید، بگفتا: نیم از قاسم انوار غزل 426

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

نی چو بنالید، بگفتا: نیم

1 نی چو بنالید، بگفتا: نیم باده بجوش آمد و گفتا: میم

2 عشق و وفا گفت که: من ثابتم فقر و فنا گفت که: من لاشیم

3 نوبت شادیست، گه عشرتست باده بنوشیم بپهنای یم

4 گر ز کف ساقی جان می خوری بر سر افلاک بر آری علم

5 من نشناسم ملک الموت چیست؟ جان بسوی حضرت جانان دهم

6 رو ننماید بتو از هیچ روی تا نکنی در طلبش سر قدم

7 من نتوانم که گریزم ز عشق بر سر قاسم قلم این زد رقم

عکس نوشته
کامنت
comment