- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر کنار دجله دور از یار و مهجور از دیار دارم از اشک جگرگون دجله خون در کنار
2 چون سواد دیده ام دریا کند بغداد را سیل چشم دجله بارم گر شود با دجله یار
3 گر نبردی آرزوی یثربم از کف زمام کی فتادی بر خراب آباد بغدادم گذر
4 این نه باغ داد خارستان بیداد است لیک نیست جز ارباب دل را دل ز خار او فگار
5 وقت کوچ آمد ببند ای ساربان بار سفر تا به کی باشد دل از بغدادیانم زیر بار
6 هر دم از شوق سفر چون اشتران سرخ موی می کشد بر روی زردم قطره های خون قطار
7 پشت خم گردد چو گردن ناقه را در بادیه گر شود با بارهای دل بر او جامی سوار