ماه نو بر شکل جام آمد نماز شام عید از جامی غزل 428

ماه نو بر شکل جام آمد نماز شام عید

1 ماه نو بر شکل جام آمد نماز شام عید یعنی از جام طرب خالی مباش ایام عید

2 کرد یک بار دگر عید از مه نو جام دور می پرستان سرخوشند امشب ز دور جام عید

3 خوان کم خواران ماه روزه را برداشتند باد باقی مجلس رندان دردآشام عید

4 عید بر هر کس گشاد از خمکده ابواب فیض زاهد مغرور و محرومی ز فیض عام عید

5 می رساند نی که ماه روزه صامت گشته بود از لب مطرب به گوش عاشقان پیغام عید

6 گشته بودم خشک همچون زاهد از امساک صوم ساخت ساقی تازه ام از رشحه انعام عید

7 وام کن جامی به بزم عید وجه می که هست طوق حشمت گردن اهل کرم را وام عید

عکس نوشته
کامنت
comment