- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز نبود حسن ترا مبداء و غایت نه عشق مرا هست نهایت نه بدایت
2 بی هادی عشقت بخدا سالک عاشق هرگز نتواند که رود راه هدایت
3 زاهد که همه در پی حوری و بهشت است دیدار تو میجست اگر داشت درایت
4 عاشق نبرد جان بسلامت ز ره عشق از جانب معشوق اگر نیست حمایت
5 بس دور فتادست ز معشوق و ره عشق هرکو نکند جانب عشاق رعایت
6 ره سوی وصال تو برد این دل مهجور هرگه که درآید بمیان دست ولایت
7 بر حال دل زار اسیری ز توای جان از عین ترحم نظری هست کفایت