- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز مه آزمای دگر آزموده را زیرا محل بوده نباشد نبوده را
2 گر جاهلی ستایش جاهل کند ولی نتوان ستود پیش خرد ناستوده را
3 بر هر کس اعتماد مکن زان که هرزه گوی باور نکن که باز نگوید شنوده را
4 جانش بکاهد ار ندهی رخصتش به گفت نتوان خموش داشت سخن بر فزوده را
5 قلاب را اگر ز خیانت گریز نیست صرّاف نیک داند از زر، زدوده را
6 معقولِ عقل نیست که صرّاف چشم باز با سرمه نسبتی دهد انگشتِ سوده را
7 خوش وقت عارفان محقق که نزدشان چندان محل نباشد این خاکِ توده را
8 گه گه به گوش مالِ ادب بهرِ انتباه واخواست واجب است تغافل نموده را