کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی از کمال خجندی غزل 1074

غزل 1074 ام از 1252 غزلیات

هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی

1 هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی گوشی به حدیث من بیدل ننهادی

2 ای در گرانمایه که مثل تو کم افتد یک روز به دست من مفلسه نفتادی

3 در دیده من جمله خیالند و تو نقشی به خاطر من جمله فراموش و تو یادی

4 با آنکه بجز محنت و رنج از تو ندیدم شادم که به رنج من محنت زده شادی

5 از کام دل من نرود گر برود جان شیرینی آن بوسه که گفتی و ندادی

6 رفتی به سر اسب چو باد از نظر ما تو عمر خوشی از پی آن رفته به بادی

7 دی راندی و می گفت کمال از پی خیلت شاهی که ز خوبان به رخ و اسب زیادی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی

شاعر شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی چه کسی است ؟

شاعر شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی کمال خجندی می باشد.

شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی چیست ؟

قالب شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی غزل است

مضمون اصلی شعر هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر