-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه رحم در دل یار و نه صبر در دل من اجل کجاست؟ که بس مشکلست مشکل من
2 ز مهوشان طمع مهر کرده ام، هیهات! زهی خیال کج و آرزوی باطل من
3 ز منزلی، که منم، ره بعیش نتوان برد که رهگذار غم افتاده است منزل من
4 بداغ لاله رخان چون برون روم زین باغ گل دگر ندهد غیر لاله از گل من
5 مگو که: در دل تو زنگ بسته پیکانم که تخم مهر و وفا سبز گشت در دل من
6 همه متاع جهان را بنیم جو نخرم کزین معامله بی حاصلست حاصل من
7 بدست دوست، هلالی، مرا ز قتل چه باک؟ اگر هلاک شوم جان فدای قاتل من