- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه مهربانی و نه شفقت و نه دل داری همین و هیچ دگر شوخی و ستم گاری
2 دم محبت و آن گه نشان برگشتن خط مودت و آن گه زبان بیزاری
3 امید را به طمع تازه می کنم که فلان ز روزگار من آگاه نیست پنداری
4 به پای بوس تو دستم نمی رسد شاید زکبر اگر نگذارد دلت که بگذاری
5 تو پادشاهی و ما بندگان مملوکیم چنان سری چه عجب گر به ما فرود آری
6 سر هزار نزاری فدای پهلوی یار دریغ نیست سر عاشق از نگون ساری