-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگارا، گر چه از ما برشکستی ز جانت بندهام، هر جا که هستی
2 ربودی دل ز من، چون رخ نمودی شکستی پشت من، چون برشکستی
3 چرا پیوستی، ای جان، با دل من؟ چو آخر دست، از من میگسستی
4 ز نوش لب چو مرهم میندادی ز نیش لب چرا جانم بخستی؟
5 ز بهر کشتنم صد حیله کردی چو خونم ریختی فارغ نشستی
6 اگر چه یافتی از کشتنم رنج ز محنتهای من، باری، برستی
7 مرا کشتی، به طنز آنگاه گویی: عراقی، از کف من نیک جستی!