عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم از عراقی غزل 175

غزل 175 ام از 613 غزلیات

نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم

1 نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم سر کفر و غم ایمان ندارم

2 به امید خیالت می‌دهم جان وگرنه طاقت هجران ندارم

3 مرا گفتی که: فردا روز وصل است امید زیستن چندان ندارم

4 دلم دربند زلف توست، ورنه سر سودای بی‌پایان ندارم

5 نیاید جز خیالت در دل من بخر یوسف، سر زندان ندارم

6 غمت هر لحظه جان می‌خواهد از من چه انصاف است؟ چندین جان ندارم

7 خیالت با دل من دوش می‌گفت که: این درد تو را درمان ندارم

8 لب شیرین تو گفتا: ز من پرس که من با تو بگویم کان ندارم

9 وگر لطف خیال تو باشد عراقی را چنین حیران ندارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم

شاعر شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم چه کسی است ؟

شاعر شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم عراقی می باشد.

شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم چیست ؟

قالب شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم غزل است

مضمون اصلی شعر نگارا، بی‌تو برگ جان ندارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر