-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نازنینا ز نیاز شبم آگاه تویی واقف آه و دم سرد سحرگاه تویی
2 ماه را این همه آیین شب افروزی چیست گر نه بنموده رخ از آینه ماه تویی
3 بود دلخواه مصور که کشد نقش ملک نقش انگیخته بر موجب دلخواه تویی
4 برشکن انجمن انجم و مه را کامروز آفتاب فلک منزلت و جاه تویی
5 با تو در ملک ملاحت نسزد شاه دگر خوش بران رخش که هر جا که روی شاه تویی
6 در ره عشق به جز محنت و غم نیست ولی چه غم از محنت راه است چو همراه تویی
7 حاجت قبله صورت نبود جامی را قبله حاجتش المنة لله تویی