طبع مردم سوی خوبان وفاکیش کشد از جامی غزل 353

طبع مردم سوی خوبان وفاکیش کشد

1 طبع مردم سوی خوبان وفاکیش کشد خاطر من به بتان ستم اندیش کشد

2 هر که را سرکشی و شوخی و بدخویی بیش خون گرفته دل من جانب او بیش کشد

3 می کشم تحفه جان پیش چنان سنگدلی که به قتلم ز همه تیغ جفا پیش کشد

4 محرم خلوت وصلند همه محتشمان محنت هجر همین عاشق درویش کشد

5 مرهمی بخش ز پیکان جگر ریش مرا تا کی از دست طبیبان الم نیش کشد

6 زخم پیکان تو برد از دل من رنج فراق ای خوش آن نیش که آزردگی از ریش کشد

7 جامی از آتش دل نعل سم رخش تو تافت تا ز سر داغ وفایت به رخ خویش کشد

عکس نوشته
کامنت
comment