جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

نصیبی گر زسوز سینه ام می از جویای تبریزی غزل 39

غزل 39 ام از 1266 غزلیات

نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را

1 نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را زابر چشم تر دریای خون می کرد هامون را

2 دمی گر پشتگرمی از بسوی باده می دیدم سبک می کردم از بار خرد دوش فلاطون را

3 نماید از پس تسخیر عالم خسرو حسنت نگین کنده از موج نزاکت لعل میکون را

4 خدا از چشم بد لیلی نگاهان را نگه دارد رواجی داده اند از تیغ ابرو دین مجنون را

5 به رنگ غنچه اسرار درونم گل کند آخر نهان در پرده باشد صدزبان دلهای پرخون را

6 اگر دردی کش پیمانهٔ مجنون شوی، دانی کف دریای بی مغزی بود در سر فلاطون را

7 تو جویا با چنین رنگین خیالی چون نهان مانی بود شهرت ز یک برجسته مصرع سرو موزون را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را

شاعر شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را چه کسی است ؟

شاعر شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را جویای تبریزی می باشد.

شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را چیست ؟

قالب شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را غزل است

مضمون اصلی شعر نصیبی گر زسوز سینه ام می بود مجنون را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی