نسیب و مدح و تقاضا از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 241

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

نسیب و مدح و تقاضا فزون زده قطعه

1 نسیب و مدح و تقاضا فزون زده قطعه درین دو روزه به هر خواجه یی فرستادم

2 کم از جوایی باشد براست یا به دروغ خدای داند اگر کس به خیر و شر دادم

3 بسی نکوهش خود می کنم که بیهوده برین گروه چرا راز خویش بگشادم

4 هرار...خراندر... زن همه شان اگر دهند وگرنه چو اندر افتادم

5 دریغ روز جوانی که در محالاتش بباد دادم و او نیز داد بر بادم

6 ز عمر آنچه بهین بود رفت و در همه عمر بکام خویش یکی روز نیست بر یادم

7 قیاس آنچه بماندست از آنچه شد می کن تو گیر خود که رسد زندگی به هفتادم

8 به عمر مانده اگر شادیست مردم را من از زمانه به عمر گذشته بس شادم

9 ز فنّ شعر بیکبارگی شدم بیزار که آبروی برد هر زمان به بیدادم

10 اگر هوس بود آن راز سر برون کردم وگر طمع بود آن را ز دست بنهادم

11 خدای عزّوجل مان قناعتی بدهاد که راستی را من زین طمع به فریادم

12 اگر نه آفت این حرص مرده ریک بود چه فرق زشت و نکو و خراب و آبادم؟

13 بپای بر سر هر سفله ایستادن چیست؟ چو از تتّبع لذّات باز ایستادم

14 چو راستیّ و زبان آوریست پیشة من چو سرو و سوسن کم زان که بینی آزادم

15 ازین سپس شرف عرض خود نگه درام که گو شمال بدین پند داد استادم

عکس نوشته
کامنت
comment