شلایین نرگسش مست شراب از حزین لاهیجی غزل 397

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شلایین نرگسش مست شراب آلوده را ماند

1 شلایین نرگسش مست شراب آلوده را ماند نگاه ناز او مژگان خواب آلوده را ماند

2 کدامین چشمه نوش است یارب تیغ ناز او؟ به زخمم بخیه، مور شهد ناب آلوده را ماند

3 گره از بسکه در دل، گریه طوفان نسب دارم نفس در سینهام سیل شتاب آلوده را ماند

4 به خون، دل می تپد از سرگرانیهای ناز او خم ابروی او تیغ عتاب آلوده را ماند

5 به مخموری لب خشک از زبان شرمگین دارم خط پیمانه ام چشم حجاب آلوده را ماند

6 ز ابنای جهان ناید گشاد کار محتاجان که دست این لئیمان، پای خواب آلوده را ماند

7 فرو خوردم ز بیم خویش از بس اشک میگون را دل من اخگر خون کباب آلوده را ماند

8 کتان طاقتم را پرده داری می کند حسنش رخش درشام خط، ماه سحاب آلوده را ماند

9 حزین امروز روشن باد چشم داغ ناسورت که آن خال از عرق، مشک گلاب آلوده را ماند

عکس نوشته
کامنت
comment