-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفیقان خاک نجد است این نگه دارید محملها که آرد عشق یاران گریه بر آثار منزلها
2 به هر منزل بتان دلگسل بودی نمیدانم ازین فرخنده منزلها چرا بستند محملها
3 ز اشک عاشقان بودهست پرگل راهشان اینک نشان دست و پای ناقههاشان مانده در گلها
4 به هرجایی که بنماید نشانی از کف پایی فروریزند اشک از دیدهها خونابه از دلها
5 چرد گور و گوزن امروز هرجا ساز کردندی میان سبزه و گل آهوان شوخ محفلها
6 خوش آن کز گریه بودی گرد من دریا و بر حالم زدندی قهقهه آن نازنینکبکان ز ساحلها
7 چرا شد کوف و کرکس کبک و تیهو را خلف یارب ز تصریف قضا دارم بسی زینگونه مشکلها
8 نویس ازمن به ایشان نامهای از صدق دل جامی وضمنها صفاء الود فاختمها و ارسلها