ناخنی گر می زند بر دل نوای از جویای تبریزی غزل 335

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

ناخنی گر می زند بر دل نوای سازهاست

1 ناخنی گر می زند بر دل نوای سازهاست گر بود حسنی نهان در پردهٔ آوازهاست

2 پنبهٔ غفلت اگر برداری از گوش دلت هر گیاهی کز زمین روید زبان رازهاست

3 گرچه چون سنگ از گرانجانی زمینگیرم ولی چون شرر هر قطره خونم را جدا پروازهاست

4 بر نگاهم می زند از پلک و مژگان پشت دست چشم شوخش را به ما در خواب مستی نازهاست

5 از غبار تربت ما چشم می پوشی بناز نرگس مست ترا با ما هنوز اندازهاست

6 کی رسد جویا به پایان شرح بیداد غمش عشق را انجام کار آبستن آغازهاست

عکس نوشته
کامنت
comment