نقاره سحری قصه ای نهان دارد از قاسم انوار غزل 239

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

نقاره سحری قصه ای نهان دارد

1 نقاره سحری قصه ای نهان دارد ولی بخود نه حکایت،نه داستان دارد

2 ولی چو چوبک عشقش رسید یعنی «قل » بغلغل آید و صد شور و صد فغان دارد

3 بهر اصول که گیرد نقاره از مضراب اصول را بهمان وصف بر زبان دارد

4 سخن ز مردم جاهل نگاه دار ولیک بگو بگوش محقق،که جای آن دارد

5 بغیر عشق،که سرمایه سعادت تست بهرچه فخر کنی،فخر رازیان دارد

6 بکوی عشق و مودت هزار جان بجویست میا به کوچه ما،هرکه فکر جان دارد

7 دلم رسید بعشقت بدولت جاوید ز عشق تا به ابد شکر جاودان دارد

8 یقین که عین حیاتست و نور اعیانست که چشم باطن او سرمه عیان دارد

9 بقاسمی نظری کن ز روی لطف و کرم که در هوای تو رویی بر آستان دارد

عکس نوشته
کامنت
comment