🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
عنصری بلخی

عنصری بلخی

عنصری بلخی
عنصری بلخی

نافه دارد زیر اندر گشاده از عنصری بلخی قصیده 17

قصیده 17 ام از 479 قصاید

نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36

1 نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار

2 خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار

3 چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت باد تا بویش بخود برکرد مشک آورد بار

4 چشم من گوهر فروش و زلف او عطار شد زین کفم پر مشک ناب و زان پر از لؤلؤ کنار

5 بار عشقش من کشم زلفین او گشته ست کوژ انده هجران مرا و جسم او شد سوکوار

6 ابر بارنده گر از دریا بر آید عشق او مر مرا ز آتش برآورده است ابر سیل بار

7 سیل بار ابر است قطره اش بیجاده گون قطره بیجاده بود چون باشد از آتش بخار

8 همت درگاه او عالیتر از اوج فلک گرد شادروان او کافیتر از موج بحار

9 تا پدید آید رسوم و سیرت میمون او مردمی را طالب آمد راستی را خواستار

10 علم او دارد جمال و عدل او دارد شرف فخر او دارد قوام و فضل او دارد عیار

11 بدسکال ملک او روزی ازو اندیشه کرد دیده در چشمش خسک شد سوی بر تن ذوالفقار

12 حاسدان و دشمنان را از نهیب و هیبتش ریشه های زعفران گشته ست چون دندان مار

13 پاک چون دین است و عالی چون حق و شیرین چو جان راد چون بحر و قوی چون چرخ و روشن چون نهار

14 قدر او اندر نیامد زیر دوران فلک فضل او اندر نیامد زیر قانون شمار

15 گر نبودی عزم او دولت نبودی پیشرو ور نبودی حزم او ملکت نبودی استوار

16 خواسته زی ما عزیز و خوار باشد خواستن خواستن زی عزیز و خواسته گشته ست خوار

17 حلم او کوه است و جودش بحر و رایش آفتاب قدر او گردان و حزمش سدّ و عزمش روزگار

18 هیچ حاصل نامد از گیتی اگر بی او بود زو پدید آمد تو گوئی طبع گیتی هر چهار

19 از گرانی حلم او خاک و ز پاکی طبع باد از روانی حکم او آب و ز تیزی خشم نار

20 نیکنام است و عجب باشد جوان نیکنام بردبار است و عجبتر پادشاه بردبار

21 حق نصیب و حقور است و حق شکار و حق سخن حق نشان و حق پسند و حق شناس و حق گزار

22 رحمت صرف است گویی صورتش در بزمگاه قدرت محض است گویی باز روز کارزار

23 روی جوید تیغ او از جسم سالاران نصیب دیده گیرد تیر او از جسم جبّاران شکار

24 زیر زخم تیغ او بگشاید از فولاد خون زیر نعل اسب او برخیزد از خارا غبار

25 سنگ یکسان است زیر ضربت او با حریر دشت یکسان است پیش حملۀ او با حصار

26 زو دو چیز اندر دو چیز نامور صورت گرفت فضلش اندر اتفاق و فعلش اندر افتخار

27 دشمنش راهست ازو در سر دو چیز اندر دو چیز تن به زیر اضطراب و جان به زیر اضطرار

28 آسمان و دهر و خورشید است و دریای بموج روز بزم و روز رزم و روز چنگ و روز بار

29 آسمان خواسته بخش است و دهر شیر گیر آفتاب چرخ فرسای است و دریای سوار

30 از عوار و عیب دنیا هر کسی آگاه بود تا بیامد شاه و بیرون کرد ازو عیب و عوار

31 گر نبودی عادت او جود نگرفتی شرف ور نبودی دولت او ملک نگرفتی قرار

32 ای به هر فضلی ستوده ، وی به هر فخری پدید امر تو دارد نهاده بر سر دولت عذار

33 اورمزد مهر ماه آمد رسول مهرگان مانده زی ما از بزرگان اوایل یادگار

34 بر تو فرخ باد و کار تو به کام دوستان هر کجا باشی سپهرت خاضع و یزدانت یار

35 تا بسیجیده ست عالم تا نگاریده ست تن تا پسندیده ست فخر و ناپسندیده ست عار

36 شاه گیتی باش دائم شادکام و شادمان صدر شاهان باش دائم کامران و کامگار

عنصری بلخی از شاعران بزرگ قرن 4 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار قصیده 17 ام از 479 قصاید عنصری بلخی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار

شاعر شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار چه کسی است ؟

شاعر شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار عنصری بلخی می باشد.

شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 4 سروده شده است.

قالب شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار چیست ؟

قالب شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار قصیده است

سبک شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار چیست ؟

سبک شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
عنصری بلخی

نافه دارد زیر اندر گشاده از عنصری بلخی قصیده 17

قصیده 17 ام از 479 قصاید
بنر