-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خردم گفت برو ای دل دیوانه برو یک نصیحت ز من ای پیر جهان دیده شنو
2 عمر بگذشت به افسوس و به غفلت باری گوشه ای گیر و به هر در ز پی نفس مرو
3 پنج روزی که ترا مهلت عمرست بگیر در جهان از اثر طاعت و از خیر گرو
4 تخم خیری که درین مزرعه بی بنیاد چون نکشتیم چه حاصل بودش وقت درو
5 گر شوی گرسنه و دسته نانی بینی از سر داعیه بگذر ز پی حرص مرو
6 با کهن خرقه خود ساز و تکبّر کم کن همچو طفلان تو مشو شاد بدین جامه نو