- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ره بیرون شدنم زین چمن از یاد شده ست سبزه در رهگذرم رشته ی صیاد شده ست
2 در ره مرغ دلم آنکه نهد دام فریب خبرش نیست که از دام که آزاد شده ست
3 نکهت او چو نسیم آورد، از هوش رویم آتش خرمن ما سوختگان باد شده ست
4 همچو می لطف و غضب را به هم آمیخته است آن جفا پیشه ببینید چه استاد شده است!
5 کم نشد زمزمه ی جغد ز ویرانه ی ما در چه روز خوشی این غمکده بنیاد شده ست!
6 دل چون شیشه ام از بس به جفا خوی گرفت این زمان سخت تر از بیضه ی فولاد شده ست
7 رفت بر باد فنا، تاج و نگین خسرو این همه از اثر کشتن فرهاد شده ست
8 می برد تشنه لبم جانب بغداد، سلیم دم آبی که نصیب از شط بغداد شده ست